٢٧٨

ساخت وبلاگ

امکانات وب

ابلیس چون آدم را سجود نکرد و مخالفت امر کرد، گفت: ذات من از نار (آتش) است و ذات او از طین (خاک). چون شاید که عالى ادنى (پست تر) را سجود کند؟ 

چون ابلیس را به این جرم و مقابلگى نمودن و با خدا جدال کردن لعنت کرد و دور کرد، گفت: یارب، آه! همه تو کردى و فتنه ى تو بود. مرا لعنت میکنى و دور میکنى. 

و چون آدم گناه کرد حق تعالى آدم را از بهشت بیرون کرد. حق تعالى به آدم گفت که اى آدم، چون من بر تو گرفتم و بر آن گناه که کردى زجر کردم، چرا با من بحث نکردى؟ آخر تو را حجت بود؛ نمیگفتى که همه از توست و تو کردى، هر چه تو خواهى در عالم شود و هر چه نخواهى هرگز نشود. اینچنین حجتِ راستِ مبینِ واقع داشتى، چرا نگفتى؟

گفت: یارب میدانستم، الاّ ترک ادب نکردم در حضرت تو. و عشق نگذاشت که مواخذه کنم...

جلال الدین محمد بلخى، مولوى، فیه ما فیه ص ١٠١.

۲۰۵...
ما را در سایت ۲۰۵ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mmahesevoma بازدید : 128 تاريخ : پنجشنبه 8 تير 1396 ساعت: 6:45